زردی من    از تو
سرخی تو    از من
ای کاش بمیری غم
ای کاش بمیری درد...
تا بنده ی تقدیریم
در بند زمستانیم

ای گوهر زردشتی!
ای آتش پرعصیان!
ما را تو رها گردان...
روزان و شبان پیش
خاشاک اجاقت باد
امروز و فردا را
افروز بیافروزان...
زردی من    از تو
سرخی تو  از من
ای کاش بمیری غم
ای کاش بمیری درد...